بشارت ظهور پیامبر اسلام در کتاب مقدس(2)
چرا یهودیان منتظر پیامبر موعود بودند؟
علت اینکه یهودیان علاوه بر مسیح منتظر پیامبری بزرگ نیز بودند؛وجود بشارتهایی در عهد قدیم، درباره هر دو شخصیت بود. ما در ادامه به دو بشارت درباره پیامبر موعود اشاره میکنیم:
با مراجعه به تورات بهروشنی میبینیم که حضرت موسی، به امر خداوند، از ظهور پیامبری بزرگ خبر داده بود:
و خداوند به من گفت آنچه گفتند نیکو گفتند نبیای را برای ایشان از میان برادران ایشان مثل تو مبعوث خواهم کرد و کلام خود را به دهانش خواهم گذاشت و هر آنچه به او امر فرمایم به ایشان خواهد گفت«و هر کس از کلامش اطاعت نکند من از وی انتقام خواهم گرفت».
در اینکه مصداق این بشارت چه شخصیتی است بحثهای فراوانی صورت گرفته است. مسلمانان مدعیاند که تنها مصداق کامل این بشارت، پیامبر گرامی اسلام است و مسیحیان نیز میگویند مصداق این بشارت حضرت عیسی است. برای آنکه بهتر بتوانیم این بشارت را تطبیق دهیم لازم است به خود بشارت رجوع و در آن دقت کنیم.
در این آیات گفته شده است که آن پیامبر، همچون حضرت موسی خواهد بود: «از میان برادران ایشان مثل تو مبعوث خواهم کرد»؛ اما تفاوتهای حضرت عیسی (بنابر معتقدات مسیحیان) و حضرت موسی بیش از آن است که قابل شمارش باشد و این دو پیامبر در کمتر موردی دارای وجه مشترک هستند، بر خلاف پیامبر اسلام که شباهت کامل به حضرت موسی داشته است.
در اینجا، شباهتها و تفاوتهای این پیامبران را برمیشماریم:
حضرت موسی: پیامبر و بنده خدا بود، صاحب شریعت بود، مورد رحمت الاهی بود، ازدواج نمود و دارای فرزندان و نسل گستردهای شد، در بستر از دنیا رفت، رهبر و سید قوم بود، پدر و مادر داشت، مأمور به جنگ و جهاد بود.
حضرت عیسی: خدا و فرزند خدا بود (البته به اعتقاد مسیحیان)، شریعت مستقلی نداشت، ملعون شد (به اعتقاد مسیحیان و مطابق متن کتاب مقدس)، ازدواج نکرد و از خود نسلی به جای نگذاشت، مصلوب شد، خوار و حقیر گردید (به اعتقاد مسیحیان)، فقط مادر داشت، مأمور به جنگ و جهاد نبود.
حضرت محمد: پیامبر و بندة خدا بود، صاحب شریعت بود، مرحوم و مورد رحمت الاهی بود، ازدواج نمود و دارای فرزندان و نسل گستردهای شد، در بستر از دنیا رفت، رهبر و سرور قوم بود، پدر و مادر داشت، مأمور به جنگ و جهاد بود.
در کتاب اشعیا، که بخشی از کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان است، نیز بشارت روشنی بر پیامبر اسلام وجود دارد:
اینک بندة من که او را دستگیری نمودم و برگزیدة من که جانم از او خشنود است من روح خود را بر او مینهم تا انصاف را برای امتها صادر سازد او فریاد نخواهد زد و آواز خود را بلند نخواهد نمود... و جزیرهها منتظر شریعت او باشند... من که یهوه هستم تو را به عدالت خواندهام و دست تو را گرفته تو را نگاه خواهم داشت و تو را عهد قوم و نور امتها خواهم گردانید... من یهوه هستم و اسم من همین است و جلال خود را به کسی دیگر و ستایش خویش را به بتهای تراشیده نخواهم داد... صحرا و شهرهایش و قریههایی که اهل قیدار در آنها ساکن باشند آواز خود را بلند نمایند... خداوند مثل جبار بیرون میآید و مانند مرد جنگی غیرت خویش را برمیانگیزاند... و بر دشمنان خویش غلبه خواهند نمود... آنانیکه بر بتهای تراشیده اعتماد دارند و به اصنام ریخته شده میگویند که خدایان ما شمایید به عقب برگردانیده بسیار خجل خواهند شد.
در این بشارت، نکات زیادی وجود دارد که با کمی دقت میتوان متوجه آنها شد: عدالت ویژگی مهم اوست، صاحب شریعت است، شریعت او جهانی است، از فرزندان قیدار(فرزند دوم حضرت اسماعیل) استکه پیامبر اسلام از نسل او بود، زیرا به اهل قیدار بشارت میدهد، وی مأمور به جنگ و استفاده از قدرت نظامی برای احیای حق است، وی در سرزمین بتپرستی قیام میکند و موفق میشود بتپرستی را ریشه کن کند.
البته نکات دقیقتری نیز در این بشارت وجود دارد که با کمی دقت به دست میآید: بندة من (اشهدأن محمدا عبده و رسوله)، برگزیدة من (لقب پیامبر: مصطفی)، که او را دستگیری نمودم (و وجدک یتیما فآوی) و... .
آری درست به دلیل همین بشارتها و بشارتهایی از این قبیل بود که در انجیلها میخوانیم:
این است شهادت یحیى در وقتى که یهودیان از اورشلیم، کاهنان و لاویان را فرستادند تا از او سؤال کنند که تو کیستى. معترف شد و انکار ننمود، بلکه اقرار کرد که من مسیح نیستم. آنگاه از او سؤال کردند: پس چه؟ آیا تو الیاس هستى؟ گفت: نیستم، آیا تو «آن نبى» هستى؟ جواب داد که نى. آنگاه بدوگفتند: پس کیستى تا به آن کسانى که ما را فرستاده اند جواب بریم؟ درباره خود چه مىگویى... فرستادگان از فریسیان بودند. پس از او سؤال کرده، گفتند: اگر تو مسیح و الیاس و «آن نبى» نیستى پس براى چه تعمیدمى دهى؟
یهودیان در آن زمان، میدانستند که قرار است به جز حضرت مسیح، پیامبر دیگری که وعده آمدنش داده شده ظهور کندو کسی جز مسیح، الیاس (ایلیا) و آن نبی اجازه ندارد مردم را پاک کند.
محمد توحیدی