خشونت در کلیسای مسیح-4
دادگاه تفتیش عقاید(3)
2- دستگاه تفتیش افکار در اسپانیا از تفتیش افکار قرون وسطایی مستقل بود و در 1478 به وسیله "فردیناند پنجم" و "ایزابل" با تصویب پاپ دایر گردید و اولین رئیس آن "توماس دتورکوماذا" بود. از آغاز به کلی تحت نظر شاهان اسپانیا قرار گرفت و مداخله پاپ منحصر به انتصاب مفتش کل بود؛ اما پاپ ها هیچگاه به این سازمان خوشبین نبودند و تاسیس آن را طغیانی در برابر قدرت پاپ می شمردند.
شدت عمل این دستگاه و آزادی آن در صدور حکم اعدام، بسیار بیش از تفتیش افکار قرون وسطایی سازمانش بود. این سازمان در آغاز برای جاسوسی در میان مسلمانان و یهودیانی که تازه به مسیحیت گرویده بودند، تاسیس شد؛ ولی به زودی کارش به جایی رسید که هیچ اسپانیایی از آن در امان نبود و حتی تنی چند از قدیسان را به عنوان بدعت در دین، تفتیش کرد و در کار سانسور نشریات کارش به جایی رسید که گاهی کتبی که به تصحیح پاپ رسیده بود، محکوم می کرد!
دولت اسپانیا کوشید که تفتیش افکار را در همه متصرفات خود برقرار کند؛ اما در برخی مناطق، مامورین محلی از همکاری امتناع کردند و در ناپل مفتشین اخراج شدند. (ظاهرا با همدستی پاپ در سال 1510 م). برای نخستین بار در سال 1808 این سازمان توسط ناپلئون اول منحل شد ولی "فردیناند هفتم" آن را در سال 1814 دوباره برپا ساخت. و در نهایت در سال 1834 برای همیشه منحل گردید.
3- در 1542 "پاپ پاولوس سوم " تفتیش افکار قرون وسطایی را به اداره ای موسوم به مجمع تفتیش افکار یا "اداره مقدس" محول کرد. امروزه در کلیسای کاتولیک رومی، دستگاهی به نام تفتیش افکار وجود ندارد، اما مجمع دربار مقدس "دربار پاپ" درباره مسایل ایمانی و اخلاقی، بدعت و بعضی از امور مربوط به ازدواج تصمیم می گیرد و کتابها را سانسور می کند.
با این حال با تمام این تشبثات و اقدامات ارتجاعی، تاریخ به سیر تکاملی خود ادامه داد و این سازمانها هرگز نتوانستد مانع از تولد فکر و اندیشه نو و رشد و بالیدن آن شوند و کاروان دانش بشری همچنان گام به گام به جلو پیش می رود و سنگرهای جدیدی می یابد و مسائل مبهم و مجهول را یکی بعد از دیگری مکشوف می نماید و مهم تر اینکه با گذشت زمان پرده از تمام ظلم ها و ستمهایی که سازمانهای مخالف آزادی عقیده و اندیشه بر ملل بسیاری روا می دارند، برداشته می شود!
- ۹۴/۱۱/۰۴